کد مطلب:134054 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

اسلام معاویه پسند
در اینجا بررسی یك نكته لازم است كه چرا معاویه با شدت هر چه بیشتر در راه انجام دو مرحله از نقشه های خود سخت كوشا بود؟.

اول محبوبیت دادن به دودمان بنی امیه، دوم علی (ع) و خاندان او را مبغوض ساختن! آیا اولی تنها به خاطر عشق به یافتن محبوبیت بود و دومی در اثر دشمنی قبیله ای و عداوتهای تیره ای؟ و آیا بین این دو از نظر هدف ارتباطی وجود داشت؟ یا مستقل و جدای از یكدیگر تعقیب می شدند؟.

نویسنده معتقد است كه انگیزه ی زاده هند در انجام این دو كار دست یافتن به مقاصد شوم و خطرناكی بود و نمی توان عامل این دو كار را تنها همان دو علت نسبتاً ساده بالا دانست، از نظر من انگیزه ی واقعی معاویه این بود كه می دید واسطه ی بین پیغمبر و مردم در تعلیم حقایق و فرامین عالیه ی اسلام خاندان علی هستند و طبیعی است كه اگر آن دودمان فضیلت واسطه ی بین مردم و مقام نبوت و الهام دهنده اسلام و تعالیم آن باشند بدون تردید


امت با چهره ی حقیقی آن مكتب آسمانی آشنا خواهد گشت و در آن صورت دیگر اجتماع سر سازش با ستم ستمگر نخواهد داشت و اجازه نمی دهد تا دزدان سر گردنه های دیروز و صنا دید ترك و گناه در پناه تظاهر به اسلام و حمایت از قرآن امروز در قیافه ی اسلام پناهی ظاهر گردند و با استفاده ی از این ماسك به هستی و حقوق میلیونها انسان خیانت كنند و با خاطری آسوده بر گرده ی مردم سوار باشند، معاویه و هر ستمگری مانند او از چنین اسلامی كه همان اسلام واقعی است سخت در وحشتند زیرا در محیط اسلام آنچنان دیگر جائی برای معاویه ها باقی نخواهد بود.

اما اگر این واسطه حذف شود و دیگر امت خاندان علی را نشناسد و اسلام را از آن دودمان پاك نگیرد و بجای آنها بنی امیه واسطه گردند و نظرات پیغمبر را آنها برای مردم بیان كنند!!! و اسلام را- و یا به تعبیر صحیحتر چیزی را به نام اسلام- آنها به اجتماع الهام دهند دیگر آن اسلام برای معاویه و هیچ ستمگری خطرناك نیست، آن اسلام از نظر معاویه و همه ی جباران همان اسلام مامانی!!! و دوست داشتی!!! و جالب است كه مانند پلی است و برای تسلط و ستم هر چه بیشتر بر مردم در اختیار ستمگران قرار دارد این اسلام دیگر مانند مومی در دست جباران است كه نه معاویه از آن احساس خطر می كند و نه هیچ دیكتاتور و خونخوار دیگر، آری به خاطر این حساب است كه می بینم معاویه یعنی همان شیطان حیله گر برای دست یافتن به مقصود كثیف خود ابتدا یك «ذاپاس» قلابی و ساختگی از خاندان بنی امیه می سازد و با كمك راویان پلید و بی ایمان


حدیث احادیثی را به دروغ و جعل در مدح و ستایش بنی امیه از رسول خدا نشر می دهد و با دستیاری طراحان فرهنگ و گردانندگان منبر و محراب آن روز همان احادیث ساختگی و خوراكهای مسموم را در مكتب خانه ها و در هنگام ایراد خطابه به خورد كودكان و مردم آن عصر می دهد تا از این راه محبوبیت مذهبی و نفوذ معنوی و قداست برای آن دودمان ایجاد كند و پس از ساختن و پرداختن این «ذاپاس» دروغین چرخهای اصلی اسلام یعنی خاندان علی علیه السلام را كه الهام دهنده نظرات پیغمبر و اسلام و بیان كننده فرامین آسمانی آن بودند از جای بر كند و با كمك سب و لعن و تهمت و دورغ آنها را مبغوض و منفور اجتماع سازد تا بتواند زمینه و شرائط را آماده كند و یكباره پس از جای كندن چرخهای اصلی اسلام یعنی خاندان پاك علی علیه السلام آن «ذاپاس» قلابی یعنی دودمان بنی امیه را بجای آنها قالب بزند و از آن پس دیگر مردم در پست واسطه ی بین خود و اسلام و پیامبر بنی امیه را دیدار كنند و بس! و اسلام همان باشد كه این واسطه ها به مردم بگویند و الهام دهند! آری اینست سر آنكه معاویه از یك سوی در راه كسب محبوبیت برای دودمان بنی امیه می كوشد و از سوی دیگر با جدیت هر چه بیشتر می خواهد علی و خاندان علی علیهم السلام را از نظرها ساقط و در جامعه منفور سازد.